-
سخته
چهارشنبه 8 دیماه سال 1389 00:17
خیلی سخته که 3 ماه از خونه بیرون نزده باشی خونه نشینی واسم سخته بیشتر از هر چیزی دلم واسه مادرم میسوزه کاش بتونم درستش کنم جالبه این داستان 3 -4 سال طول کشیده و هنوز تمام نشده جالبتر اینه که نزدیکترین دوستام بهم خیانت کردن باورم نمیشه دوستایی که 10 سال باهاشون بودم این کار ها رو کردن ولی بازم دلم نیومد ازشون شکایت کنم...
-
مغز انسان
پنجشنبه 2 دیماه سال 1389 03:15
به عکسهای بالا دقت کنید، عقیده شما در مورد آنها چیست؟ اصولآ چیز خاصی نظر شما را جلب کرد؟ . . . . . اگر کسی بگوید شما به علت عادتهای ذهنیتان از درک درست این تصاویر عاجزید عکس العملتان چییست؟ . . . . . . . _به او میخندید؟ _به غرورتان بر میخورد و ناراحت میشوید؟ _سعی میکنید به هر قیمتی از افکارتان دفاع کنید؟ _او را از...
-
چه قدر کوچکیم
پنجشنبه 2 دیماه سال 1389 03:14
خیام اگر ز باده مستی خوش باش گر با صنمی دمی نشستی خوش باش پایان همه چیز جهان نیستی است پندار که نیستی، چو هستی خوش باش این عکسی است که فضاپیمای وویجر از زمین گرفته است. عکسی که زمین را در فضای بیکران نشان می دهد. کارل ساگان فضانورد آمریکایی کتابی با همین عنوان نوشته است. در قسمتی از این کتاب می خوانیم: دوباره به این...
-
بدون تکنولوژی
یکشنبه 28 آذرماه سال 1389 02:38
تقریبا یک ماهی میشه که گوشی موبایل ندارم اصلا خط موبایل ندارم اگر 2 یا 3 سال پیش بود میگفتم امکان نداره بتونم یک ساعت بدون گوشی زندگی کنم ولی حالا ... حدود 7 روزی هم میشه که مسنجرم رو باز نکردم تنها یار و غمخوارم شده همین وبلاگ که این هم هفته ای 1 بار یا 2 بار بهش بیشتر سر نمیزنم چون کارت اینترنت یخخخخخخ روزگار...
-
اعصابم خرابه
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 20:16
دلم واسه مادرم میسوزه خدایا کمکم کن بتونم همه چیز رو درست کنم
-
نمی دونم
یکشنبه 21 آذرماه سال 1389 01:19
چهار - پنج ساعتی میشه که میخوام بنویسم ولی نمیشه چندبار نوشتم و پاک کردم ولی از اون همه وقت گذاشتن و نوشتن فقط همین چند سطر موند اینکه به مادرم خیلی بد کردم چند روز پیش ماردم کلی گریه کرد که هر سال همچین زمانی تو خونمون سفره مینداختیم و در دهه محرم کلی برنامه داشتیم ولی امسال نه از خونه خبری هست و نه از سفره خونه ای...
-
همه چیز آرومه
پنجشنبه 18 آذرماه سال 1389 15:19
همه چیز آرومه بجز این دل صاحب مرده
-
خواهران solomo
سهشنبه 16 آذرماه سال 1389 20:54
میدونستید 2 تا خواهر داره این solomo خوشکل این که خودشه و خواهر بزرگست این خواهر وسطیست خشن و جنگجو این خواهر کوچیکه و لوسه ناز
-
بالا نشین
سهشنبه 16 آذرماه سال 1389 02:57
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر است گر کسی بر نا کسی بالا نشیند فخر نیست روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است
-
باز هم بردمش آرایشگاه
یکشنبه 14 آذرماه سال 1389 00:34
این آخرین عکس با مدل موهایه قدیمیشه بعد بردمش آرایشگاه و کلی عکس گرفتیم که این منتخبی از اون عکسهاست خیلی خوشکلللللللههههههههههههههههه
-
گوش بگیر حرف رو
یکشنبه 14 آذرماه سال 1389 00:15
زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذردو قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند آنچه از روزگار بدست می آید با خنده نمی ماند و آنچه از دست برود با گریه جبران نمیشود!! فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم... یک قلب پاک از تمام معابد جهان زیباتر است از خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جواب...
-
۲ کلام حرف حساب از خداوند عروس ( کنایه از مادر عروس )
یکشنبه 14 آذرماه سال 1389 00:12
گفتگوی خداوند و بنده بنده از خدا پرسید : چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد ؟ خدا پاسخ داد : کودکی شان این که از کودکی شان زود خسته می شوند و عجله دارند تا بزرگ شوند، بعد دوباره پس از مدتی آرزو می کنند که ای کاش کودک بودند . این که سلامت خود را از دست می دهند تا پول به دست آورند و بعد از مدتی دوباره پول هایشان را می...
-
کلامی از شیخ بهائی
یکشنبه 14 آذرماه سال 1389 00:09
کلامی از شیخ بهائی: آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا : اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است ! اگر کم کار کند، میگویند تنبل است! اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند! اگر جمعگرا باشد، میگویند بخیل است! اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است!!! اگر زبانآوری کند، میگویند ورّاج و پرگوست ..! اگر...
-
هیشکی
جمعه 12 آذرماه سال 1389 13:09
هیشکی نی کاکو
-
عکس های قدیم و جدید سلمو solomo
جمعه 12 آذرماه سال 1389 03:51
این 3 تا عکس قدیمش هست (1) (2) (3) این 3 تا عکس هم بعد از اینکه بردمش ارایشگاه تو شهر اگریمار ازش گرفتم ( قبلا از آرایشگاه خوشکلتر بود یا الان ؟ ) (4) (5) (6) این چندتا عکس هم تو شهر خودمون سیلورمون گرفتم خیلی خوشکله نه؟ مدل موهاش خوبه ؟ (7) (8) (9) (10) (11) (12) (13) کدوم عکسش خوشکلتره ؟
-
موسیقی وبلاگ
پنجشنبه 11 آذرماه سال 1389 21:00
عاشق این موسیقی هستم که گذاشتمش روی وبلاگ
-
من نمیفهمم ؟؟!!
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 01:05
تمام عالم نمیفهمن یا من نمی فهمم ؟؟ خوب جوابش از روز هم روشنتره
-
چه شعر باحالی
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 15:22
وای باران باران شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تورا خواهد شست ؟؟؟
-
همش که بد نیس خوب هم داره
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 15:09
قربونت برم خدا که اینقدر بزرگی و صبرت زیاده ولی باور کن من صبرم کمه هرچند 4 سال تحمل کردم ولی دیگه کم آوردم آخه چرا خونوادم رو درگیر کردی؟ ولی بازم شکرت فقط زودتر تمومش کن جونه خودت بابام سوخت دیگه آخدا یادت نره قول دادی
-
اصلا حالم خوش نیست
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 01:56
خدایا اصلا حالم خوب نیست این دیگه چه بلایی بود آخه این هم رفیقه ، باورش سخته اصلا دیگه نمی خوام با کسی رابطه ای داشته باشم با هیچ کس خودم باشم و خودم چقدر آدم می تونه نامرد و پست باشه
-
روزگار
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 17:08
روزگار جدید در راه است
-
سملو = سلمو
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 02:48
یه کارکتر تویه بازی ورد آو وارکرافت world of warcraft ساختم به نام سلمو solomo نمیدونید چه حالی میده باهاش بازی میکنم کلی آرومم میکنه حالا شاید بگید سلمو یعنی چی ؟ خیلی بیسوادین سلمو یعنی سملو دیگه somolo اگر این رو نمیدونید خیلی بی عشقید شوخی میکنم این رو فقط من میدونم و شاید 4 نفر دیگه من رفتم دوباره بازی
-
فامیل های ...
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 02:41
تو رو خدا میبینی همینم کم بود این فامیلهای ... هم بخوان گیر مسخره و ... بدن خدایا چندتا آرزو میکنم و میخوام تویه همین 6 ماه بهش برسم نگو نه که کلامون تو هم میره 1- یه خونه شیک به نام مادرم 2- یه ماشین به نام مادرم 3- یه مسافرت توپ با مادرم 4- کلی خنده و شادی برای مادرم زودتر لطفا
-
اگر شیرازی نیستی نخون نمیفهمی
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 06:18
پکیدمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم بستمه دیگه
-
یه دنیایه دیگه
دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 01:06
همش تو فکر ساختن یه دنیایه دیگه هستم که مطمئنم میسازمش
-
یه آرزوی قشنگ
جمعه 21 آبانماه سال 1389 01:21
البته فکر نکنید همچین روزی رو نداشتما ، اتفاقا این روز دل نشین رو داشتم و حسابی دنباله اینم که بازم بوجودش بیارم فرض کنید یه عصر روز دوشنبه و تعطیله وسط هفتست و شما تویه خونه هستید ساعت حدود 6 عصر و فصل زمستونه واسه همین هوا حسابی تاریک شده نم نم بارون میاد و شما و همسرتون تویه خونه نشستید شما میرید دوش بگیرید حسابی...
-
چه روزی بود
سهشنبه 11 آبانماه سال 1389 01:52
نمیدونم چرا هر وقت به مشکل میخورم یادم به این وبلاگ میوفته امروز روز خیلی بدی بود ولی بازم خدا رو شکر مثل همیشه خدا هوامو داشت دلم واسه مارد و خواهرم میسوزه که واسه خاطر من اینطوری عذاب میکشن کاش زودتر تمام بشه راستش خسته کننده شده هر چند مثل یک کوه وایسادم تمام تلاشم رو دارم میکنم تا همه چیز رو دوباره درستش کنم ایشالا
-
مادر گلم
دوشنبه 3 آبانماه سال 1389 14:54
امروز مادرم خیلی اضطراب داشت میگفت چرا این مشکل زودتر حل نمیشه خدا کمک کن واسه خودم نمیگم واسه خانوادم میگم آخه تحمل درد رو واسه خودم دارم ولی واسه کسی که دوسش دارم تحمل ندارم ببینم اذیت میشه
-
تعبیر خواب بلدین ؟
دوشنبه 3 آبانماه سال 1389 14:44
پری شب خواب عجیبی دیدم ماهی کوچولو توش بود آب هم بود ماهی ها رو کشتم دیشب هم خواب دیدم دارم نماز میخونم وقتی بیدار شدم داشتم سلام نماز رو میخوندم که بیدار شدم وقتی بیدار شدم سلام رو خوندم گفتم نماز تو خوابم ناتمام نمونه راستش حس خوبی بود
-
هم زبون
جمعه 30 مهرماه سال 1389 21:01
یه زمانی اینجا زیاد مینوشتم ولی به یه دلیل همه مطالب قبل رو حتی ارشیو رو پاک کردم بیشتر واسه اینکه خودم رو خالی کنم مینویسم راستش هم زیبون خوب نعمته هم زبون زیاد ندارم فقط 3 نفر ولی این وبلاگ هم حسابی ارومم میکنه احتیاج به یه مقدار سرمایه دارم ولی نمیخوام از کسی بگیرم نمیدونم باید چطور جورش کنم یه برنامه خیلی خوب دارم...