فرض کنید صبح از خواب بیدار میشید مثل همیشه تا برید سر کار چشمهاتون رو که باز میکنید میبینید که خشکل خانومتون هنوز خوابه و کنار شما آروم آروم نفس میکشه و مثل همیشه از دیدن چهره نازش تویه خواب لذت میبرید واسه همین نمیتونی جلو خودت رو بگیری و آروم یه بوس رو گلوش میکنی ولی این کار رو جوری انجام میدی که از خواب بیدار نشه
بلند میشی و آماده میشی که بری دوش بگیری و یه چیزی بخوری و بری سره کار از حمام که بر میگردی می بینی خوشکلت از خواب بیدار شده ولی هنوز چشماش پر از خوابه بهش یه سلام آبدار میکنی ( یه بوس آبدار ) و میری تا لباس بپوشی که نانازت میگه یه چیزی بوخور ( بخور ) بعد برو شما هم یه چشم کوچیک میگی موهات رو درست میکنی و میری به سمت آشپزخانه نانازت هنوز با لباس خوابه و لباسش رو عوض نکرده یه لیوان چای یا شاید یه لیوان آب پرتغال بهت میده
با دیدنه تنه نازش با اون لباس خواب با وجودی که شب قبل ... داشتید باز هوسی میشی و بغلش میکنی و کلی بوس ولی حیف که دیرت شده و باید بری سر کار آب پرتغال رو میخوری و یه بای آبدار ( بوسه خداحافظی آبدار ) میکنی و میری
در حالی که به سمت ماشین میری تویه فکری که نانازت الان بر میگرده به رختخواب و دلت کشیده برگردی خونه و بری سراغش و ... ولی باید بری سر کار آمووووووووووو
تا ظهر چند بار با تلفن با هم در تماس بودین تا اینکه موقع خونه رفتن میشه و با کلی شوق و ذوق میری سمت خونه تویه راهه خونه یه زنگ به بانو میزنی که اگه چیزی لازم داره واسش بخری و ایشون هم مثل همیشه کلی بهت چیز میز میگه که بخری ( وایییییییییییی که چه لذتی داره خرید واسه خونه اونم اگه به سفارشه یه خوشکله باشه )
وقتی میرسی خونه ................
پایان قسمت اول